محرم 92
پنج شنبه 23 آبان 92 روز عاشورا بود و دهبید بودیم که بابا و من تصمیم گرفتیم به عمو حامد که تو تعزیه بازی میکرد بگیم که اجازه بده تو تعزیشون نقش علی اصغرو بازی کنی ، عمو هم قبول کرد . من رفتم تو خیمه که اگر گریه کردی آرومت کنم و بابا هادی هم قرار شد ازت فیلم بگیره. قربونت برم با اینکه 33 روزت بودخیلی خوب بازی کردی به موقع گریه کردی و به موقع هم تو تعزیه خواب افتادی. فقط بابا از بس استرس داشت موقع تیر زدن دوربینش پرش کرده و صحنه رو از دست دادیم. عزیزم تموم لباسای تنت روز تعزیه رو برات نگه میدارم تا برای همیشه بشه برکت خونمون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی